ترک جهاد منافقان (قرآن)از نشانههای نفاق که در آیات قرآن به آنها اشاره شده، «ترک جهاد» است. ۱ - ترک کردن جهادسرباز زدن از حضور در صحنه پيكار با دشمنان دين و دفاع از كيان اسلام، از نشانههاى نفاق: ۱. «وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ نافَقُوا وَ قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالًا لَاتَّبَعْناكُمْ ...؛و نيز براى اين بود كه منافقان شناخته شوند؛ آنهايى كه به ايشان گفته شد: بياييد در راه خدا نبرد كنيد؛ يا از حريم خود، دفاع نماييد. گفتند: اگر مىدانستيم جنگى روى خواهد داد، از شما پيروى مىكرديم. (امّا مىدانيم جنگى نمىشود.) آنها در آن روز، به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان؛ به زبان خود چيزى مىگويند كه در دلهايشان نيست. و خداوند به آنچه كتمان مىكنند، آگاهتر است.» ۲. «فَإِنْ رَجَعَكَ اللَّهُ إِلى طائِفَةٍ مِنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوكَ لِلْخُرُوجِ فَقُلْ لَنْ تَخْرُجُوا مَعِيَ أَبَداً وَ لَنْ تُقاتِلُوا مَعِيَ عَدُوًّا إِنَّكُمْ رَضِيتُمْ بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَاقْعُدُوا مَعَ الْخالِفِينَ؛هرگاه خداوند تو را به سوىگروهى از آنان بازگرداند، و از تو اجازه خروج به سوى ميدان جهاد بخواهند، بگو: «هيچ گاه با من خارج نخواهيد شد؛ و هرگز همراه من، با دشمنى نخواهيد جنگيد. شما نخستين بار به كنارهگيرى از جهاد راضى شديد، اكنون نيز با متخلّفان بمانيد.» مقصود از «طائفة منهم» منافقان است. ۳. «وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قالُوا ذَرْنا نَكُنْ مَعَ الْقاعِدِينَ؛و هنگامى، كه سورهاى نازل شود و به آنان دستور دهد كه: به خدا ايمان بياوريد، و همراه پيامبرش جهاد كنيد. افرادى از آنها (گروه منافقان) كه توانايى بر جهاد دارند، از تو اجازه مىخواهند و مىگويند: بگذار ما با افراد ناتوان و آنها كه از جهاد معافند باشيم.» مقصود از «اولوا الطول» منافقان است. ۴. «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنْكُمْ لِواذاً فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ؛دعوت پيامبر از شما را در ميان خود، مانند دعوت از يكديگر قرار ندهيد؛ و از دعوت پيامبر هيچگاه تخلف نكنيد خداوند كسانى از شما را كه پشت سر ديگران پنهان مىشوند، و يكى پس از ديگرى فرار مىكنند مىداند. پس كسانى كه فرمان او را مخالفت مىكنند، بايد بترسند از اينكه فتنهاى دامنشان را بگيرد، يا عذابى دردناك به آنها برسد!» «تسلل» خروج مخفيانه است و مراد اين است كه منافقان در مجلس رسول خدا صلیاللهعلیهوآله حاضر مىشدند و وقتى سخن از جهاد مىشد مخفيانه خارج مىشدند. ۵. «قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ مِنْكُمْ وَ الْقائِلِينَ لِإِخْوانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنا وَ لا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِيلًا • أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذا جاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشى عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ أُولئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيراً؛ خداوند كسانى كه مردم را از جنگ باز مىداشتند و كسانى را كه به برادران خود مىگفتند: به سوى ما بياييد (و خود را از معركه بيرون كشيد) بخوبى مىشناسد؛ و آنها مردمى ضعيفند و جز اندكى پيكار نمىكنند. آنها در همه چيز نسبت به شما بخيلند؛ و هنگامى كه لحظات ترس و بحرانى پيش آيد، مىبينى آنچنان به تو نگاه مىكنند، و چشمهايشان در حدقه مىچرخد، مانند كسى كه مىخواهد قالب تهى كند! امّا وقتى حالت خوف و ترس فرو نشست، زبانهاى تند و گزنده خود را با انبوهى خشم بر شما مىگشايند و سهم خود را از غنايم مطالبه مىكنند. در حالى كه در مال حريص و بخيلند؛ آنها هرگز ايمان نياوردهاند، از اين رو خداوند اعمالشان را حبط و نابود كرد؛ و اين كار بر خدا آسان است.» ۶. «وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْ لا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَ ذُكِرَ فِيهَا الْقِتالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلى لَهُمْ؛كسانى كه ایمان آوردهاند مىگويند: چرا سورهاى نازل نمىشود (كه در آن فرمان جهاد باشد)؟! امّا هنگامى كه سورهاى محكم و روشنى نازل مىگردد و در آن سخنى از جنگ است، منافقان بيماردل را مىبينى كه همچون كسى كه در آستانه مرگ قرار گرفته به تو نگاه مىكنند؛ پس چه بهتر كه آنها بميرند!» ۷. «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَ لا نُطِيعُ فِيكُمْ أَحَداً أَبَداً وَ إِنْ قُوتِلْتُمْ لَنَنْصُرَنَّكُمْ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ • لَئِنْ أُخْرِجُوا لا يَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَ لَئِنْ قُوتِلُوا لا يَنْصُرُونَهُمْ وَ لَئِنْ نَصَرُوهُمْ لَيُوَلُّنَّ الْأَدْبارَ ثُمَّ لا يُنْصَرُونَ؛ آيا منافقان را نديدى كه پيوسته به برادران كافرشان از اهل کتاب مىگفتند: اگر شما را از وطن بيرون كنند، ما هم با شما بيرون خواهيم رفت و هرگز از هيچ كس درباره شما اطاعت نخواهيم كرد؛ و اگر با شما پيكار شود، ياريتان خواهيم نمود؟! خداوند شهادت مىدهد كه آنها دروغ مىگويند. اگر آنها را بيرون كنند با آنان بيرون نمىروند، و اگر با آنها پيكار شود ياريشان نخواهند كرد، و اگر ياريشان كنند پشت به ميدان كرده فرار مىكنند؛ سپس كسى آنان را يارى نمىكند.» ۲ - نعمت بودن ترک جهادتخلّف از جهاد و دور ماندن از مصيبتهاى آن، نعمتى الهى، در بينش و پندار منافقان: «وَ إِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ لَيُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيَّ إِذْ لَمْ أَكُنْ مَعَهُمْ شَهِيداً؛در ميان شما، كسانى از منافقان هستند، كه ديگران را به سستى مىكشانند؛ اگر مصيبتى به شما برسد، مىگويند: خدا به ما نعمت داد كه با آنها (مجاهدان) شاهد آن مصيبت نبوديم.» ۳ - پانویس۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۲۵۴، برگرفته از مقاله «نشانههای نفاق (ترک جهاد)». |